موضوع: "بدون موضوع"

کربلا؛ نه ترس، نه بی باکی.

مسلم است که کربلا نه تنها خالص ترین جبهه ی تاریخ، بلکه خلوص محض است. هیچ جبهه ای از نظرخلوص نه در صحنه ی جنگ بدر،نه در جنگ احد،نه در طول تاریخ، به خلوص جبهه ی عاشورا نمی رسد و روایات ما نیز به این مطلب تاکید دارد. تمام احتیاط های اباعبدالله علیه السلام برای آن بود که صحنه ای به وسعت تاریخ و به عمق انسانیّت برای همه ی انسان ها بنا کنند تا هر کس به اندازه ی همّت خود از آن بهره بگیرد، و هر انسانی وقتی به کربلا نظر میکند، بی بهره نباشد، و هر کس مطلوب و گمشده ی حقیقی خود را در آن جا بیابد.

وقتی دقت کنید می بینید در آن صحنه نه آنچنان بی احتیاطی به معنای بی باکی است و نه ترس به معنای تغییر مواضع؛ اگر کربلا را تلاش و مبارزه یک عدّه آدم نترس جسور و بی باک که از هیچ چیز نمی ترسند و دشمن شان را لجن مال می کنند و هیچ احتیاط و قیدی هم ندارند، معنا کردید، این کربلا نیست. اگر کربلا را کار یک عدّه آدم هایی که نگران عطش و اسارت بچّه هایشان هستند معنی کردید این هم کربلا نیست،

پس کربلا کدام است؟؟ کربلا نه ترس است و نه بی باکی و فهمیدن چنین کربلایی بسیار سخت و دشوار است.

دیده شده در کتاب: کربلا مبارزه با پوچی ها،اصغر طاهر زاده، ص 111.

 

نزدیک ترین حقیقت

خدا ،نزدیک ترین حقیقت
با توجه به اینکه خداوند دارای تجرّد مطلق است ،حاضرترین حقیقت در عالم ،خدا است و از این جهت از هر چیزی به موجودات نزدیک تر است ،حتی از خود موجود به خودش و به همین معنا قرآن در توصیف نزدیکی خدا به انسان ها می فرماید : ” و لقد خلقنا الإنسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن أقرب إلیه من حبل الورید “ حقیقتاٌ ما انسان را خلق کردیم و از وسوسه هایی که در درون او می گذرد آگاهیم و ما از رگ گردن او به او نزدیک تریم . این آیه متذکّر نزدیکی حق و نزدیکی ملکوتیان است نسبت به ما ،آن هم در نهایت نزدیکی که برای ما متصور است و حقیقتاٌ ما متوجه این حضور در ذات خود هستیم .به همین جهت در خطرات ،بیش از آنکه به قدرت خودمان فکر کنیم به خدا نظر داریم و به او متوسّل میشویم و علت اینکه در شرایط عادی متوجه نیستیم که چنین توجهی را در ذات خود نسبت به حضور خداوند و فرشتگان داریم ،حجابی است که اسباب های دنیایی به وجود آورده اند .وگرنه این طور نیست که خداوند در هنگام غفلت ما به تمام و کمال در صحنه نباشد .آری عوامل دنیایی ما را از علم حضوری به وجود خداوند غافل کرده ودر نتیجه علمی به علم خود نداریم ،نه اینکه جان ما علم حضوری به حق نداشته باشد بلکه عوامل غفلت زا ما را از این علم غافل کرده ، گاهی آنقدر که بدن خود را جدی می گیریم ذات خود را جدی نمی گیریم .
دیده شده در کتاب :خویشتن پنهان ،اصغر طاهرزاده ،ص237 .

حدیث روز

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند :

“من رانی فقد رأی الحق” اگر کسی من را نگاه کند حق را نگاه کرده است .مسلمّا منظور پیامبر نگاه کردن به گوشت و پوست «خود»شان نیست .بلکه پیامبر از نظر غیبی در مقامی قرار دارند که اگر کسی به آن حضرت نگاه کند در اعمال و گفتار آن حضرت ،صفات و جمال حق را می بیند .

آرامش واقعی

آرامش واقعی
تا دنبال آرزوهای دنیایی هستی ، همواره با نامرادی رو به رو می‌شوی ، وگرنه چنانچه خود را ازآرزوهای وهمی دنیا آزاد کردی، می یابی که همه آنچه به واقع می‌خواستی در پیش خود داری . همه‌ی انسان‌ها به دنبال آرامش هستند ، ولی کسی با دنیا آرام نمی‌شود ،آرامش با خدا فرا می‌رسد ، و کسی که با خدا آرام گیرد همه‌ی آرزو‌های حقیقی‌اش بر آورده می شود. خدا می‌فرماید: “..ألا بذکرالله تطمئن القلوب” یعنی ای انسان‌ها ! همه‌ی شما به دنبال آرامش می‌گردید، بدانید که این آرامش و اعتماد و اطمینان فقط با خدا به دست می‌آید.
دیده شده در کتاب: آشتی با خدا،اصغر طاهرزاده. ص 31

مختصر از نقش حضرت زینب‌سلام‌الله علیها در عاشورا

زنان از روحی لطیف برخوردارند و مسائل عاطفی ـ خصوصاً جریانی مانند واقعه‌ی عاشورا ـ بر ایشان تحمیل ناپذیر است. اما زنان حاضر در کربلا با وجود شهادت نزدیکان خویش، نه تنها خود پایدار و استوار مانده‌اند، بلکه دیگران را نیز در این راه دلداری داده‌اند.
زینب کبری سلام‌الله‌علیها زمانی که از شهادت علی اکبر با خبر شد، درحالی که صدا می‌زد:« وا حبیباه، و ابن أخاه، وا علیّاه، ای محبوب دلم، ای پسر برادرم، ای علی جان!» برای دلداری حسین علیه‌السّلام به استقبال او شتافت.
همین زینب، هنگامی که اسرا را از کنار بدن‌های مطهر شهدا عبور دادند، امام سجاد علیه‌السّلام را دید که با مشاهده‌ی این منظره‌ی دلخراش و رها کردن بدن‌ها در بیابان، بسیار منقلب شده بود، نزد او آمد و صدا زد: این چه حالت است در تو می‌بینم ای یادگار جدّ و پدر و برادران، به خدا قسم که این عهد از طرف خدا به جدّ و پدرت بود…!

صفحات: 1· 2