یک پارچه لبخند
ز جاده های خطر بوی یال می آید
کسی از آن سوی مرز محال می آید
صدای کیست، خدایا درست می شنوم؟
دوباره بوی صدای بلال می آید
مشام جنگل آتش گرفته می سوزد
که بوی سوختن از یک نهال می آید
ز بس فرشته به تشییع لاله آمد و رفت
صدای مبهم برخورد بال می آید
مپرس ازدل خون: لاله ها چرا رفتند
که بوی کافری از این سوال می آید
بیا و راست بگو، چیست مذهبت ای عشق
که خون لاله به چشمت حلال می آید؟
به لحظه لحظه ی این روزهای سرخ قسم
که بوی سبزترین فصل سال می آید
“ازقیصر امین پور”
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط بهناز خسرويان در 1395/10/06 ساعت 12:37:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید